20 فروردين 1404 بازدید: 6415
طالبان فاجعه افغانستان هزارهها پشتون ها
سیاست زمین سوخته در برابر هزاره ها در امارت طالبان چگونه در حال پیشرفت است؟
نویسنده: داکتر خالدین ضیایی، رئیس اندیشکده گفتمان تعلیمی ملت افغانستان، مخصوص برای "سنگر"
این مقاله به بررسی سیاستهای سرکوبگرانه طالبان علیه قوم هزاره طی چهار سال اخیر میپردازد. هزارهها، به عنوان یکی از اقوام بومی و تاریخی افغانستان، با تبعیض سیستماتیک، کوچ اجباری، غصب زمین، قتلعام، تجاوز جنسی و سیاست زمین سوخته مواجه بودهاند. نقش رهبران سیاسی و مذهبی هزاره در تداوم این سرکوب، سکوت جامعه بینالمللی و مقایسه این وضعیت با نسلکشیهای تاریخی علیه این قوم از جمله موضوعات اصلی این تحقیق است.
مقدمه
قوم هزاره یکی از اقوام اصیل و تاریخی افغانستان است که همواره در معرض تبعیض و سرکوب قرار داشته است. از دوران امیر عبدالرحمن خان در قرن نوزدهم تا امروز، هزارهها به عنوان “دیگری” در ساختار قدرت افغانستان نادیده گرفته شدهاند. پس از سقوط جمهوری و تسلط دوباره طالبان بر افغانستان در سال ۲۰۲۱، این تبعیض به اشکال مختلف شدت یافته است. این مقاله به تحلیل ابعاد مختلف ظلم ساختاری علیه قوم هزاره میپردازد.
۱ - کوچ اجباری و غصب زمینهای هزارهها
یکی از استراتژیهای اصلی طالبان برای تغییر بافت جمعیتی افغانستان، کوچ اجباری و غصب زمینهای هزارهها در مناطق بومی آنهاست. مناطقی مانند بهسود، دایکندی، و قندهار شاهد تخلیه اجباری خانوادههای هزاره از زمینهای اجدادیشان بودهاند. این سیاست نهتنها به بیخانمانی هزاران نفر انجامیده، بلکه ساختار اقتصادی و اجتماعی این قوم را نیز متلاشی کرده است.
۲ - قتل، ترور و سرکوب سیستماتیک
طی سالهای اخیر، صدها تن از نخبگان، دانشجویان، و فعالان هزاره ترور شدهاند. حملات به مراکز آموزشی هزارهها (مانند حمله به مرکز آموزشی کاج در غرب کابل)، مساجد، و اجتماعات فرهنگی نمونههایی از سیاست نسلکشی طالبان است. این حملات با سکوت یا حتی توجیه از سوی نهادهای حکومتی طالبان همراه بودهاند.
۳ - تجاوز جنسی و سیاست بردهسازی جنسی زنان هزاره
یکی از جنبههای هولناک این سرکوب، استفاده از زنان هزاره به عنوان “غنیمت جنگی” است. گزارشهای متعددی از ازدواجهای اجباری، تجاوز گروهی، و بهرهبرداری جنسی از زنان هزاره توسط اعضای طالبان وجود دارد. این امر نهتنها در تضاد با اصول حقوق بشری است، بلکه نشاندهنده نگاه طالبان به هزارهها به عنوان شهروندان درجه سوم و بدون حق و کرامت انسانی است.
۴ - نقش رهبران هزاره در استمرار این ظلم
برخی از رهبران هزاره، به جای مقاومت، با طالبان همکاری کردهاند. کریم خلیلی، معاون سابق ریاست جمهوری، یکی از شخصیتهایی است که با سکوت و مماشات در برابر طالبان، به ادامه این ظلم کمک کرده است. همچنین برخی روحانیون و نمایندگان هزاره در بدنه طالبان، به جای حمایت از مردم خود، به دریافت امتیازات شخصی و حفظ موقعیت خود مشغول شدهاند. این خیانت داخلی، مقاومت هزارهها را تضعیف کرده و زمینه را برای تداوم سرکوب فراهم آورده است.
۵ - طالبان و سیاست زمین سوخته علیه هزارهها
سیاست زمین سوخته طالبان علیه هزارهها، مشابه جنایاتی است که امیر عبدالرحمن خان در اواخر قرن نوزدهم مرتکب شد. در آن زمان، هزاران هزاره کشته یا به عنوان برده فروخته شدند. امروز نیز طالبان، به ویژه ملا هبتالله آخندزاده و دیگر رهبران امارت اسلامی، در حال اجرای فاز جدیدی از همان سیاست هستند.
۶ - نتیجهگیری و راهکارها
این مقاله نشان میدهد که سرکوب قوم هزاره نهتنها یک ظلم تاریخی است، بلکه سیاستی سازمانیافته برای حذف این قوم از جغرافیای افغانستان است. سکوت رهبران داخلی، بیتفاوتی جامعه بینالمللی و همکاری برخی جریانهای سیاسی با طالبان، این روند را تسهیل کرده است. برای مقابله با این وضعیت، اقدامات زیر پیشنهاد میشود:
۱ - مستندسازی و افشای جنایات طالبان از طریق رسانههای بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری.
۲ - ایجاد اتحاد درونی در میان هزارهها و جلوگیری از همکاری رهبران خائن با طالبان.
۳ - فشار بر جامعه جهانی برای به رسمیت نشناختن طالبان تا توقف جنایات آنها.
۴ - حمایت از مقاومتهای محلی علیه سیاستهای نژادپرستانه طالبان.
بدون اقدام قاطع، سرکوب هزارهها ادامه خواهد یافت و تاریخ یک نسلکشی دیگر را ثبت خواهد كرد.
برای دانلود 👇
Scorched Earth Policy Against Hazara (2).pdf
دیدگاه خود را بنویسید