حیدری وجودی
حیدری وجودی در کودکی
حیدری وجودی در سال ۱۳۱۸ خورشیدی در ولسوالی رخه در ولایت پنجشیر زاده شد. در آن سالها در پنجشیر و ولایات اطراف آن درس در مدارس دولتی تنها تا صنف ششم تدریس میشد و شاگردانی که مایل به ادامه درس بودند میبایست به کابل بروند. اما حیدری وجودی که پس از آن رویا، یارای ادامه درس را در خود نمیدید، برای مدتی نزدیک به چهار سال عزلت و خاموشی اختیار کرد. به قول خودش در تمام این مدت ساعات اولیه روزها را بر فراز بلندترین تپهی روستا که در برابر منزل شان واقع شده بود به تنهایی میگذرانید. او از آنجا خاموشانه به چشماندازهای دور نظر میدوخت. خلوتنشینی و خاموشی او را به سوی سخن موزون کشانید و از او غزلسرایی ساخت که تا پایان عمر دست از قلم نگرفت.
از حیدری وجودی در بیشتر از شصت سال خلاقیت ادبیاش ۱۵ عنوان کتاب شعر به همراه چندین اثر پژوهشی منتشر شده که برخی از آثارش دو تا شش بار هم چاپ شده اند. مرجع چاپ تمامی این کتابها کابل بوده است.
ملاقات با عشقری
چهار سال بعد در شانزده سالگی زادگاه خود پنجشیر را ترک گفت و به کابل آمد، شهری که تا پایان عمر در آن ماند. در این شهر با صوفی غلام نبی عشقری آشنا شد، با شایق جمال، استاد عبدالحق بیتاب و مولانا خسته نشست و برخاست کرد؛ شعرهایش در روزنامهها منتشر شدند، در قالب کتاب چاپ شدند و او رفته رفته عنوان نجم العرفا یافت و تا بود از حلقه اخلاصمندان و مجذوبان بیرون نرفت.
او از تاثیری که صحبت صوفی عشقری بر او داشته همواره سخن میگفت. در ابتدای شاعری اشعار خود را به عشقری میخوانده اما آن صوفی تارک دنیا میلی به دیدن عیب در کار شاعران نداشته است.
یک عمر در یک شغل
حیدری وجودی پس از پایان دوره سربازی که شش سال را در برگرفت، در سال ۱۳۴۳ وارد کار اداری برای دولت شد. کمتر از شش ماه به عنوان محرر در انجمن شعرای افغانستان کار کرد، آن انجمن که چهارده عضو، هفت پشتو زبان و هفت فارسی زبان داشت در مدت کوتاهی به دلیل اختلاف نظرهای عمیق اعضا، فروپاشید. حیدری وجودی در همان سال به عنوان مسئول بخش مجلات و روزنامهها در کتابخانه عامه کابل به کار گماشته شد، شغلی که تا پایان عمر آن را رها نکرد.
در افغانستان ماموران حکومت در ۶۵ سالگی بازنشسته میشوند. وقتی از کار بازنشسته شد، نامهای به حامدکرزی رئیس جمهوری پیشین افغانستان نوشت و در آن نامه از انس و الفت پنجاه ساله با در و دیوار محل کار خود حکایت کرد و نوشت که حتی حاضر است بدون دریافت حقوق و امتیازی به کار در کتابخانه ادامه بدهد. آقای کرزی این پیشنهاد را پذیرفت و با صدور حکمی، پرداخت حقوق مقرر و ابقا در کار را برای او دایمی ساخت.
درگذشت:
حیدری وجودی، شاعر و عارف نامدار أفغانستان در ۸۱ سالگی در کابل درگذشت.
غلام حیدر متخلص به حیدری وجودی از چند روز به اینسو در بستر بیماری بود و خبر احتمال مبتلا شدن او به ویروس کرونا در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد.
حیدری وجودی مخاطبان زیادی در میان اهل تصوف و حتی اهل سیاست افغانستان داشت و غزلهایش در میان گروهی که خود را مریدان او میدانند، دارای مقبولیت و محبوبیت ویژهای است.
حیدری وجودی خود را از پیروان عارفان بزرگ پیشین میدانست و زندگی خود را وقف سلوک عارفانه کرده بود.
او گفته بود، در دوازده سالگی با مشاهده چیزی در رویا که آن را "یک شی که همه چیز را در بر میگرفت " تعریف میکند، احوالش دگرگون شد و این مصراع بر زبانش جاری گشت: "چه بودی، رو نمودی، دل ربودی، بیدلم کردی." پس از آن رویا، او خود را میان هوشیاری و جنون معلق یافت چنانکه قادر نبود بیشتر از صنف/کلاس ششم درس بخواند.
آثار حیدری وجودی
- عشق و جوانی (۱۳۴۹)
- راهنمای منظوم پنجشیر (۱۳۵۱)
- نقش امید (۱۳۵۵)
- با لحظههای سبز بهار (۱۳۶۴ چاپ دوم، ۱۳۸۸)
- سالی در مدار نور (۱۳۶۶ چاپ دوم ۱۳۷۹)
- سایه معرفت (۱۳۷۵چاپ ششم ۱۳۹۱)
- صور سبز صدا (بدون ذکر سال چاپ)
- میقات تغزل (۱۳۷۸)
- غربت مهتاب (۱۳۸۲ چاپ دوم ۱۳۸۷)
- لحظههایی در آب و آتش (۱۳۸۳)
- آوای کبود (۱۳۸۳)
- ارغنون عشق (۱۳۷۷ چاپ دوم ۱۳۸۷)
- شکوه قامت مقاومت (۱۳۸۳ چاپ دوم ۱۳۸۴)
- رباعیات و دوبیتیها (۱۳۷۹ چاپ دوم ۱۳۸۷)
- دیوان حیدری وجودی (۱۳۹۴)