هند بزرگ و چالش‌های سرنوشت‌ساز پاکستان

اظهارات اخیر راجنات سینگ، وزیر دفاع هند نشانه تحول قابل توجهی در سیاست راهبردی دهلی‌نو و بازگشت گفتمان «هند بزرگ» است. این تحول نه تنها بازتابی از افزایش قدرت هند و کاهش انسجام پاکستان است، بلکه نشان‌دهنده تغییر پارادایم در راهبرد امنیت ملی هند و طراحی اقدامات چندلایه علیه پاکستان می‌باشد که پیامدهای گسترده ژئوپلیتیکی و روانی برای منطقه دارد.

 ۱. تحول در روایت راهبردی هند و بازگشت گفتمان «هند بزرگ»

در دهه‌های گذشته، علی‌رغم وجود جریان‌های ملی‌گرایانه و ایدئولوژیک، هند کمتر از طریق مقامات رسمی به امکان فروپاشی یا تجزیه پاکستان اشاره کرده بود. سیاست‌گذاران هندی، به ویژه در سطح وزارت دفاع و وزارت امور خارجه، بیشتر بر رویکرد تدافعی و مهار محدود متمرکز بودند. با این حال، سخنان راجنات سینگ نشان می‌دهد که دهلی‌نو وارد مرحله‌ای جدید در سیاست امنیتی خود شده است، مرحله‌ای که در آن هویت تمدنی و تاریخی هند به عنوان مبنای سیاست خارجی رسمی بازتعریف می‌شود و جایگاه این کشور در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی دوباره تثبیت می‌شود.

بازتعریف هویت تمدنی و تاریخی هند، بیش از آنکه صرفاً یک شعار سیاسی باشد، نشانه‌ای از ایجاد روایت جدید اقتدار است که می‌تواند اهداف دیرینه امنیتی دهلی‌نو، از انزوا تا مهار و نهایتاً تغییر ساختار منطقه، را با صراحت بیشتری دنبال کند. در این چارچوب، ضعف‌های رقیب و فرصت‌های ناشی از بی‌ثباتی پاکستان به‌عنوان محرک اقدام راهبردی دیده می‌شوند. این رویکرد، هند را از حالت انفعالی سنتی خارج کرده و به سمت سیاست‌های تهاجمی و فعال سوق می‌دهد.

علاوه بر این، بازگشت گفتمان «هند بزرگ» نشان‌دهنده افزایش اعتمادبه‌نفس ژئوپلیتیکی دهلی‌نو است. این اعتمادبه‌نفس، ناشی از افزایش توانمندی‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی هند و کاهش انسجام راهبردی پاکستان است. در چنین شرایطی، سیاست خارجی هند از رویکرد محدود مهار، به سمت بازتعریف اهداف بلندمدت منطقه‌ای و تأثیرگذاری مستقیم بر تحولات امنیتی پاکستان حرکت کرده است. این تحول همچنین بر درک جهانی و منطقه‌ای از هند به‌عنوان بازیگر فعال و مستقل تأثیر می‌گذارد و پیامدهای روانی قابل توجهی بر پاکستان برجای می‌گذارد.

 ۲. بازنمایی سناریوی چهارپارچگی پاکستان

سخنان راجنات سینگ به‌طور ضمنی تصویری از پاکستان ارائه می‌کند که در آن کشور به چهار بخش مجزا تقسیم می‌شود: بلوچستان بزرگ، پشتونستان بزرگ، پنجاب کوچک و انضمام سند و کشمیر به هند. این تصویر، نگاه هند به پاکستان به عنوان دولتی شکننده، فاقد انسجام داخلی و دارای ضعف تصمیم‌گیری را به نمایش می‌گذارد. از دیدگاه دهلی‌نو، فروپاشی پاکستان نه تنها یک سناریوی ممکن، بلکه یک فرایند قابل مدیریت و قابل کنترل است.

پیامدهای این دیدگاه بسیار فراتر از تحلیل سیاسی صرف است. هند با این برداشت می‌تواند سیاست دیرینه مهار را به سیاست فعال تضعیف و انزوا تبدیل کند و از فرصت‌های داخلی و منطقه‌ای برای تقویت موقعیت خود استفاده کند. اعتمادبه‌نفس ژئوپلیتیکی دهلی‌نو در این بخش، نشان می‌دهد که هند حاضر است با اقدامات راهبردی بلندمدت، نفوذ خود را در سطح منطقه گسترش دهد و جایگاه پاکستان را به عنوان رقیبی ناپایدار و آسیب‌پذیر تثبیت کند.

این سناریو، اگرچه از نظر حقوق بین‌الملل عملیاتی نیست، اما پیامدهای روانی و استراتژیک گسترده‌ای برای پاکستان دارد. پاکستان باید بداند که نگاه هندی‌ها به فروپاشی یا تجزیه کشورشان، صرفاً یک تهدید لفظی نیست بلکه بر اساس تحلیل ضعف‌های داخلی و خلأهای امنیتی طراحی شده است. این رویکرد باعث تشدید فشارهای ژئوپلیتیکی بر پاکستان و افزایش نگرانی از بی‌ثباتی داخلی و منطقه‌ای می‌شود.

 ۳. ضعف داخلی پاکستان و برداشت هند از فرصت راهبردی

پاکستان در سال‌های اخیر با بحران‌های چندلایه مواجه بوده است. سیاست دوگانه دولت اسلام‌آباد در برخورد با گروه‌های تروریستی، اختلافات سیاسی عمیق میان جناح‌ها و تضعیف ساختار دولت مدنی، بحران اقتصادی و کاهش مشروعیت نهادی، شرایطی را ایجاد کرده است که از دید هند، بهترین فرصت برای اعمال فشارهای چندلایه ژئوپلیتیکی فراهم شده است. این شرایط باعث شده است که دهلی‌نو به سیاست فعال تضعیف و فشارهای چندجانبه روی پاکستان روی آورد.

ابهام اسلام‌آباد در انتخاب میان همکاری با ملت افغانستان یا گروه‌های شبه‌نظامی پیوندخورده با شبکه‌های داخلی، این برداشت را در دهلی‌نو تقویت کرده که پاکستان از ضعف تصمیم‌گیری رنج می‌برد و توان مدیریت تهدیدات امنیتی را ندارد. هند از این فرصت استفاده کرده و از سیاست دفاعی سنتی به سیاست تهاجمی فعال گذر کرده است. این تغییر استراتژی، شامل افزایش فشارهای سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی است که می‌تواند موقعیت پاکستان را در منطقه بیش از پیش آسیب‌پذیر کند.

ضعف داخلی پاکستان همچنین امکان نفوذ بیشتر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی را فراهم می‌کند. کاهش انسجام سیاسی و اجتماعی، بحران اقتصادی و اختلافات قومی، فضای مناسبی برای هند ایجاد کرده است تا با اقدامات تدریجی، نفوذ خود را افزایش دهد و اهداف راهبردی دیرینه خود را پیگیری کند. در چنین شرایطی، سیاست‌های داخلی پاکستان نقشی کلیدی در شکل‌گیری مسیر آینده کشور و جلوگیری از فروپاشی احتمالی خواهد داشت.

 ۴. راهبرد تهاجمی و چندلایه هند: از انزوا تا محاصره ژئوپلیتیکی

هند سیاستی مرحله‌ای و چندلایه را علیه پاکستان در پیش گرفته است که شامل موارد زیر است: انزوای دیپلماتیک از طریق نهادهای منطقه‌ای و بین‌المللی، مهار امنیتی و تقویت حضور در مرزهای حساس، محاصره ژئواکونومیک از طریق مشارکت‌های اقتصادی با کشورهای همسایه، مدیریت ادراکات بین‌المللی با برجسته‌سازی نقش پاکستان در گسترش افراط‌گرایی و ایجاد اجماع منطقه‌ای علیه بازیگران شبه‌نظامی مورد حمایت اسلام‌آباد.

این راهبرد نشان می‌دهد که هند از حالت دفاعی سنتی به راهبرد تهاجمی فعال گذار کرده است. اقدامات هند به صورت همزمان در سطح دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی طراحی شده‌اند تا همزمان فشار داخلی و بین‌المللی را بر پاکستان افزایش دهند. مدیریت ادراکات بین‌المللی، از طریق تأکید بر نقش پاکستان در ایجاد و حمایت از گروه‌های تروریستی، موجب کاهش مشروعیت پاکستان در صحنه جهانی شده است.

این روند همچنین نشان‌دهنده تغییر پارادایم هند از سیاست مهار منفعلانه به سیاست محاصره و فشار فعال است. هدف نه تنها محدود کردن فعالیت‌های پاکستان، بلکه ایجاد شرایطی است که بتواند نفوذ هند در سطح منطقه‌ای و جهانی تقویت شود. این تحول استراتژیک، پیامدهای ژئوپلیتیکی مهمی برای ثبات و امنیت منطقه به همراه دارد و آینده پاکستان را در نقطه‌ای حساس قرار داده است.

 ۵. خطر تکرار سناریوی افغانستان و مدل «توافق دوحه» برای پاکستان

یکی از تهدیدهای جدی پیش‌روی پاکستان، شباهت تدریجی وضعیت آن با افغانستان پیش از سقوط دولت جمهوری است. در صورت تداوم همکاری یا سازش با گروه‌های شبه‌نظامی، پیامدهایی نظیر تضعیف اقتدار حاکمیت، مشروعیت‌بخشی به بازیگران غیردولتی، ایجاد شکاف‌های قومی و سرزمینی، زمینه‌سازی برای فروپاشی ساختار دولت و افزایش نفوذ رقبای منطقه‌ای از جمله هند، محتمل خواهد بود.

این وضعیت باعث می‌شود که هند بتواند از فرصت‌های راهبردی خود بهره‌برداری کند و اهداف تاریخی و دیرینه خود را در منطقه دنبال نماید. پاکستان باید از تکرار تجربه افغانستان جلوگیری کند و با اتخاذ سیاست‌های شفاف و واحد، از بروز بحران‌های امنیتی و سیاسی پیشگیری کند. عدم اقدام مؤثر در این زمینه می‌تواند منجر به فروپاشی داخلی و کاهش کنترل دولت بر بخش‌های مختلف کشور شود.

از نگاه هند، چنین شرایطی می‌تواند نقطه آغاز تحقق اهداف ژئوپلیتیکی دهلی‌نو تلقی شود. بنابراین، تحلیلگران هندی بر این باورند که هر گونه تردید یا ضعف در سیاست‌های داخلی پاکستان، به معنای فرصت برای نفوذ و افزایش قدرت هند در منطقه خواهد بود.

 توصیه‌ها

۱. تدوین دکترین منسجم امنیت ملی

پاکستان باید سیاست واحد، شفاف و الزام‌آور در قبال تمام گروه‌های مسلح اتخاذ کند. وجود چندگانگی و عدم انسجام در سیاست‌های امنیتی، باعث افزایش آسیب‌پذیری کشور در مقابل فشارهای داخلی و خارجی می‌شود. تدوین دکترین منسجم امنیت ملی می‌تواند مسیر اقدامات هماهنگ و هدفمند را هموار سازد و از نفوذ گروه‌های غیرمسئول و فعالیت‌های شبه‌نظامی جلوگیری کند.

۲. بازسازی اجماع سیاسی داخلی

انسجام ملی و همگرایی سیاسی، شرط اساسی برای مقابله با فشار خارجی و حفظ ثبات داخلی است. بدون یکپارچگی سیاسی، هر اقدام راهبردی حتی اگر به ظاهر مؤثر باشد، در برابر بحران‌ها ناپایدار خواهد بود. پاکستان باید اختلافات جناحی و قومی را مدیریت کرده و اجماع داخلی برای حمایت از سیاست‌های امنیت ملی و اقتصادی ایجاد کند.

۳. ترمیم روابط منطقه‌ای و احیای دیپلماسی فعال

سیاست خارجی مؤثر و متوازن می‌تواند روند انزوای ژئوپلیتیکی پاکستان را معکوس کند. اسلام‌آباد باید روابط خود را با همسایگان و سازمان‌های منطقه‌ای تقویت کرده و نقش فعال‌تری در حل و فصل اختلافات امنیتی و اقتصادی ایفا نماید. این اقدامات نه تنها موجب افزایش مشروعیت بین‌المللی پاکستان می‌شود، بلکه می‌تواند فضای لازم برای ثبات و توسعه داخلی فراهم آورد.

۴. تقویت ثبات اقتصادی و اجتماعی

بدون ثبات اقتصادی، هیچ راهبرد امنیتی در بلندمدت پایدار نخواهد بود. بحران‌های اقتصادی و افزایش فقر می‌توانند زمینه را برای گسترش گروه‌های شبه‌نظامی و نارضایتی اجتماعی فراهم کنند. پاکستان باید برنامه‌های مؤثر برای احیای اقتصاد، افزایش سرمایه‌گذاری و بهبود رفاه اجتماعی اجرا کند تا پایه‌های ثبات ملی را تقویت نماید.

۵. اتخاذ رویکرد مستقل و هدفمند نسبت به افغانستان

قطع وابستگی به بازیگران شبه‌نظامی و گروه‌های خارجی، ضرورتی حیاتی برای جلوگیری از سرایت بحران‌ها به پاکستان است. اتخاذ سیاستی مستقل و هدفمند نسبت به تحولات افغانستان می‌تواند از ایجاد فشارهای امنیتی غیرقابل کنترل جلوگیری کند و امکان مدیریت تهدیدات منطقه‌ای را فراهم آورد.

 نتیجه‌گیری

اظهارات راجنات سینگ بازتاب تحولی ساختاری در ذهنیت راهبردی هند است. اهداف دیرینه تمدنی، امنیتی و جغرافیایی مقامات هندی اکنون با صراحت و اعتمادبه‌نفس بیشتری بیان می‌شوند. افزایش قدرت هند و کاهش انسجام راهبردی پاکستان، ترکیبی است که شرایط منطقه را به نقطه‌ای حساس رسانده است.

پاکستان در نقطه‌ای سرنوشت‌ساز از تاریخ سیاسی و تمدنی خود قرار دارد. آینده دولت و ملت پاکستان بین تسلیم تحقیرآمیز و بازسازی قدرت ملی قرار گرفته است. توان دفاعی پاکستان در مقابل هند و قدرت مهار گروه‌های افراطی از سوی ارتش، نقش محوری در تعیین سرنوشت کشور دارد. اگر اسلام‌آباد نتواند تصمیمات راهبردی مناسب اتخاذ کند، تجربه مشابه افغانستان دور از انتظار نخواهد بود.

اما در صورت اقدام مقتدرانه مقامات نظامی و امنیتی، پاکستان می‌تواند نقش مؤثری در حفظ توازن منطقه‌ای، صیانت از هویت تاریخی و حفظ اقتدار ملی ایفا کند. سرنوشت آینده پاکستان در دستان رهبران سیاسی و نظامی این کشور است و زمان نشان خواهد داد که آیا پاکستان به خواست هندوستان و گروه‌های تروریستی تسلیم خواهد شد یا به عنوان یک دولت و ملت مستقل از خاک، دین و ناموس خود دفاع خواهد کرد.

peg5z