گزارش تازه روزنامه «دان» پاکستان با عنوان «پروژه طالبان ۲ شکست خورده است» نشان میدهد که امارت طالبان نهتنها در تحقق وعدههای اصلاحطلبانه ناکام مانده، بلکه با انزوای دیپلماتیک، بیاعتمادی منطقهای و نشانههای آشکار بحران داخلی مواجه شده است. این تحلیل، تصویری از یک ساختار قدرت منزوی و شکننده ارائه میدهد که در آستانه فروپاشی قرار دارد.
طالبان در دومین دوره حاکمیت خود، برخلاف انتظارات برخی ناظران و سیاستمداران، هیچگونه تحول ایدئولوژیک یا رفتاری از خود نشان ندادهاند. ساختار قدرت همچنان انحصاری، سرکوبگر و فاقد پاسخگویی به مطالبات جامعه افغانستانی باقی مانده است. وعدههایی که در آغاز برای جلب اعتماد داخلی و بینالمللی داده شد — از جمله در زمینه حقوق زنان، مشارکت اقلیتها و مبارزه با تروریسم - نهتنها عملی نشده بلکه بهطور سیستماتیک نقض شدهاند. این استمرار در رفتار گذشته، مشروعیت داخلی طالبان را بهشدت تضعیف کرده و موجب بیاعتمادی فزاینده در سطح منطقهای و جهانی شده است.
در سطح دیپلماتیک، نشانههای انزوای طالبان بهوضوح قابل مشاهده است. ممنوعیت سفر امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان، به پاکستان و عقبنشینی هند از دعوت او به دهلی، تنها بخشی از نشانههای تغییر رویکرد کشورها نسبت به این گروه است. حذف طالبان از نشست سازمان همکاری شانگهای در چین نیز گواهی بر این روند است؛ اقدامی که روزنامه «دان» آن را واکنشی به خلف وعدههای طالبان در همکاری با چین و پاکستان برای مقابله با گروههای تروریستی فعال در خاک افغانستان دانسته است. این اقدامات، بهویژه از سوی کشورهایی که در گذشته با طالبان تعامل محتاطانهای داشتند، نشاندهنده کاهش تحمل دیپلماتیک و آغاز نوعی مجازات سیاسی است.
در این میان، رقابت ژئوپلیتیکی میان قدرتهای جهانی نیز بر وضعیت طالبان سایه افکنده است. پس از شناسایی طالبان از سوی مسکو، آمریکا رویکردی تلافیجویانه در پیش گرفته و تلاش کرده است تا از طریق فشارهای دیپلماتیک، طالبان را به انزوا بکشاند. این کشمکش میان قدرتهای بزرگ، طالبان را در موقعیتی قرار داده که نه توان مدیریت آن را دارد و نه مشروعیت لازم برای ایفای نقش در آن. در نتیجه، این گروه بیش از پیش در حاشیه تحولات منطقهای و بینالمللی قرار گرفته و از فرصتهای تعامل سازنده محروم شده است.
در سطح داخلی، بحران مشروعیت طالبان روزبهروز عمیقتر میشود. سرکوب اعتراضات، حذف زنان از عرصههای اجتماعی و آموزشی، و ناتوانی در تأمین نیازهای اولیه مردم، موجب افزایش نارضایتی عمومی شده است.
در نبود سازوکارهای مشارکتی و گفتوگو، شکافهای قومی، مذهبی و سیاسی در حال گسترشاند و احتمال بروز شورشهای منطقهای و جنگ داخلی بهشدت افزایش یافته است. طالبان نهتنها نتوانستهاند اعتماد مردم افغانستانی را جلب کنند، بلکه با سیاستهای انحصارطلبانه خود، زمینههای فروپاشی داخلی را فراهم کردهاند.
آنچه از گزارش «دان» برمیآید، تصویری است از یک امارت منزوی، بیثبات و در آستانه فروپاشی. پروژه طالبان ۲، که با وعدههای اصلاحطلبانه آغاز شد، اکنون با واقعیتهای تلخ سرکوب، انزوا و بحران مواجه است. این وضعیت نهتنها آینده افغانستان را در هالهای از ابهام قرار داده، بلکه امنیت منطقهای را نیز با تهدیدی جدی روبهرو کرده است. اگر روند کنونی ادامه یابد، سقوط امارت طالبان و آغاز جنگ داخلی دیگر یک احتمال نیست، بلکه یک واقعیت قریبالوقوع خواهد بود.
- دکتر خالدین ضیایی؛ بنیانگذار اندیشکده تعلیمی ملت افغانستان