بازگشت طالبان به قدرت پس از خروج نیروهای آمریکا و ناتو، چهره امنیتی آسیای مرکزی و جنوبی را به‌طور بنیادین دگرگون کرد. در حالی‌که طالبان در توافق‌نامه دوحه متعهد به قطع ارتباط با گروه‌های تروریستی شده بود، شواهد فزاینده نشان می‌دهد که القاعده نه‌تنها فعال باقی مانده، بلکه در مناطق راهبردی مانند پنجشیر جای پای خود را تثبیت کرده است. این رابطه چندبُعدی، از همکاری عملیاتی گرفته تا اشتراکات ایدئولوژیک، تهدیدی جدی برای امنیت داخلی، منطقه‌ای و جهانی محسوب می‌شود.

اتحاد طالبان و القاعده ریشه در دهه ۱۹۹۰ دارد؛ زمانی که افغانستان تحت حاکمیت طالبان به مرکز آموزش جهادگران بین‌المللی بدل شد. اشتراک در ایدئولوژی سلفی–جهادی و منافع راهبردی متقابل، این پیوند را تا امروز حفظ کرده است. هدف مشترک در تأسیس حکومت اسلامی بر اساس شریعت سخت‌گیرانه، مخالفت با نفوذ غرب، و بهره‌گیری از جنگ‌های نامتقارن، از مهم‌ترین نقاط اشتراک این دو گروه است.

اطلاعات تازه از منابع محلی در پنجشیر نشان می‌دهد که القاعده حدود ۵۰۰ جنگجوی جدید جذب کرده که بیشتر آنان از کشورهای عربی و تعدادی از آفریقا آمده‌اند. اردوگاه‌های آموزش نظامی و عقیدتی در مناطق کوهستانی دورافتاده ایجاد شده‌اند و ساختار عملیاتی القاعده، شامل مسیرهای لجستیکی، خانه‌های امن و شبکه‌های ارتباطی، در حال بازسازی است. هم‌پوشانی با ساختارهای امنیتی طالبان، امکان جابه‌جایی، حفاظت و پنهان‌کاری را برای این گروه فراهم کرده است. ولایت پنجشیر با موقعیت کوهستانی و دسترسی دشوار، به عنوان پناهگاهی طبیعی برای فعالیت‌های مخفی القاعده عمل می‌کند و نزدیکی آن به مرزهای آسیای مرکزی، امکان گسترش نفوذ را فراهم ساخته است.

طالبان در سطح بین‌المللی تلاش دارد روابط خود با القاعده را انکار کند تا از انزوای جهانی بگریزد، اما در عمل، این گروه از حمایت طالبان بهره‌مند است و در مقابل، پشتیبانی عملیاتی علیه دشمنان مشترک مانند داعش–خراسان و گروه‌های مقاومت افغانستان ارائه می‌دهد. استفاده مشترک از اردوگاه‌های آموزشی، تبادل تاکتیکی، جمع‌آوری اطلاعات و برنامه‌ریزی عملیات بی‌ثبات‌کننده منطقه‌ای، بخشی از همکاری‌های نظامی و عملیاتی این دو گروه است. از نظر اقتصادی، القاعده از مسیرهای قاچاق تحت کنترل طالبان برای انتقال سلاح، مواد مخدر و انسان بهره می‌برد و از بازار سیاه منطقه‌ای برای تأمین مالی استفاده می‌کند. همچنین، جذب کمک‌های مالی خارجی از طریق شبکه جهانی القاعده همچنان ادامه دارد.

در حوزه تبلیغاتی، روایت‌های جهادی از طریق کانال‌های رسانه‌ای مشترک تقویت شده و کارزارهای جذب نیرو به زبان‌های مختلف در جریان است. افغانستان پس از افول داعش در عراق و سوریه، به عنوان مرکز جدید «جهاد جهانی» معرفی می‌شود.

پیامدهای امنیتی این اتحاد، در سه سطح داخلی، منطقه‌ای و جهانی قابل بررسی است. در سطح داخلی، رقابت میان‌گروهی با داعش–خراسان، افزایش خشونت در مراکز شهری، و نابودی چشم‌انداز ثبات سیاسی از جمله پیامدهای آن است. در سطح منطقه‌ای، سرریز نیروهای آموزش‌دیده به کشورهای همسایه، بی‌ثبات‌سازی مرزها و استفاده از خاک افغانستان برای عملیات علیه قدرت‌های منطقه‌ای، تهدیدی جدی محسوب می‌شود. در سطح جهانی، احیای توانایی القاعده برای عملیات‌های تروریستی دوربرد، افزایش خطر حملات علیه منافع غرب، و بازگشت مسیرهای انتقال جنگجویان خارجی، نگرانی‌های عمده‌ای را ایجاد کرده است.

از منظر استخباراتی، پیوند طالبان–القاعده ویژگی‌های یک ائتلاف شورشی–تروریستی همزیست را دارد. در کوتاه‌مدت، جذب نیرو و تحکیم پناهگاه‌ها ادامه خواهد داشت. در میان‌مدت، احتمال اجرای عملیات خارجی علیه پایتخت‌های منطقه‌ای و منافع غرب وجود دارد. در بلندمدت، خطر بازگشت کامل افغانستان به مرکز جهادگرایی جهانی مشابه دوران پیش از ۲۰۰۱ بسیار جدی است.

برای مقابله با این تهدید، پیشنهادهایی از جمله تقویت همکاری استخباراتی منطقه‌ای، اعمال تحریم‌های هدفمند علیه منابع مالی طالبان، اجرای عملیات ضدتروریسم دقیق، مقابله با تبلیغات افراط‌گرایانه، و حمایت از گروه‌های مقاومت و جامعه مدنی افغانستان مطرح می‌شود. این گروه‌ها در طول دهه‌ها با تروریسم مبارزه کرده‌اند و قربانی‌های بزرگی داده‌اند؛ حمایت از آنان می‌تواند مانعی مؤثر در برابر نهادینه شدن افکار افراطی باشد.

در نهایت، ظهور مجدد القاعده تحت حمایت طالبان، عقب‌گردی بزرگ در دستاوردهای دو دهه مبارزه با تروریسم در افغانستان محسوب می‌شود. این پیوند نه‌تنها افغانستان را از درون بی‌ثبات می‌سازد، بلکه تهدیدات جدی برای امنیت منطقه و جهان ایجاد می‌کند. در صورت عدم مقابله هماهنگ اطلاعاتی، سیاسی و عملیاتی، افغانستان بار دیگر به مرکز اصلی شبکه‌های جهادی فراملی بدل خواهد شد و شرایطی مشابه پیش از ۱۱ سپتامبر را بازتولید خواهد کرد.

  • دکتر خالدین ضیایی؛ رئیس اندیشکده گفتمان تعلیمی ملت افغانستان